۱- خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.
۲- در مرتعهای سبز مرا میخواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری میكند.
۳- جان مرا برمیگرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم مینماید.
۴- چون در وادی سایة موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوبدستی تو مرا تسلی خواهد داد.
۵- سفرهای برای من به حضور دشمنانم میگسترانی. سر مرا به روغن تدهین كردهای و كاسهام لبریز شده است.
۶- هرآینه نیكویی و رحمت تمام ایام عمرم در پی من خواهد بود و در خانة خداوند ساكن خواهم بود تا ابدالا´باد.
۲- در مرتعهای سبز مرا میخواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری میكند.
۳- جان مرا برمیگرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم مینماید.
۴- چون در وادی سایة موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوبدستی تو مرا تسلی خواهد داد.
۵- سفرهای برای من به حضور دشمنانم میگسترانی. سر مرا به روغن تدهین كردهای و كاسهام لبریز شده است.
۶- هرآینه نیكویی و رحمت تمام ایام عمرم در پی من خواهد بود و در خانة خداوند ساكن خواهم بود تا ابدالا´باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.