۱۳۹۲ فروردین ۱, پنجشنبه

بزرگترین دستورخدا

روزی یکی از علمای دین که می خواست اعتقادات عیسی را امتحان کند . از او پرسید:استاد انسان چه باید بکند تا حیات جاودانی را بدست بیاورد؟
عیسی به او گفت:در کتاب تورات در این باره چه نوشته شده است؟
جواب داد: نوشته شده که خداوند / خدای خود را با تمام دل /با تمام جان/با تمام قوت وبا تمام فکرت دوست بدار. همسایه ات را نیز دوست بدار. همانقدر که خود را دوست می داری . عیسی فرمود بسیار خوب تو نیز چنین کن تا حیات جاودانی داشته باشی.اما او چون می خواست سوال خود را موجه وبجا جلوه دهد باز پرسید:خوب / همسایه من کیست؟
عیسی در جواب داستانی تعریف کرد وفرمود:
یک یهودی از اورشلیم به شهر اریحا می رفت در راه بدست راهزنان افتاد ایشان لباس و پول او را گرفتن و او را کتک زده ونیمه جان کنارجاده انداختند ورفتن از غذا کاهنی یهودی از آنجا می گذشت وقتی او را کنار جاده افتاده دیدراه خودراکج کرد واز سمت دیگرجاده رد شد.
 سپس یکی از خادمان خانه خدا از راه رسید ونگاهی به او کرداما او نیزراه خودرا در پیش گرفت و رفت. آنگاه یک  سامری آمد < یهودی ها و سامری ها با یکدیگردشمنی داشتند> وقتی آن مجروح را دیددلش بحال او سوخت نزدیک رفت وکنارش نشست . زخمهایش را شست و مرحم مالید وبست. سپس او را برالاغ خود سوار کردوبه مهمانخانه ی بردواز او مراقبت نمود.روز بعد هنگامی که آنجا را ترک می کردمقداری پول به صاحب مهمانخانه داد وگفت از این شخص مراقبت کن واگر بیشتر از این خرج کنی وقتی برگشتم پرداخت خواهم کرد.حال بنظرتوکدام یک از این سه نفرهمسایه آن مرد بیچاره بود؟
جواب داد:آنکه به او ترحم نمود وکمکش کرد. عیسی فرمود تو نیز چنین بکن
لوقا باب10 آیه25-37 

۱۳۹۱ اسفند ۳۰, چهارشنبه

به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟

کلام خدا منابعی را معرفی میکند که ما به وسیلۀ آنها میتوانیم درمقابله با گناهانمان، پیروز شویم.

1) روح القدس: یکی از نعماتی که خداوند به ما (کلیسایش) بخشیده تا بوسیلۀ آن بتوانیم زندگی مسیحی پیروزمندی داشته باشیم، روح القدس است. در غلاطیان 16:5-25 خداوند اعمال جسم را با ثمرات روح القدس مقایسه میکند. در این قسمت از کلام، ما خوانده شدهایم که در روح قدم برداریم. همۀ ایمانداران روح القدس را دارند، اما این قسمت از کلام خدا به ما میگوید که باید در روح القدس قدم برداریم و خود را به کنترل او بسپاریم. به این مفهوم که پایهای ما باید در جایی گذارده شوند که روح راهنمایی میکند نه اینکه خواستههای جسم را متابعت کند.

تغییری که روح القدس میتواند در زندگی ایماندار ایجاد کند، در زندگی پطرس به خوبی به تصویرکشیده شده است. او کسی بود که قبل از اینکه از روح القدس پُر شود، سه بار عیسی مسیح را انکار نمود؛ آن هم درست بعد از ادعایش مبنی بر متابعت مسیح حتی تا به موت. اما بعد از پُر شدن از روح القدس درروز پنطیکاست، خطاب به یهودیان ، او آشکارا و با اقتدار راجع به مسیح سخن گفت.

قدم برداشتن در روح به این معنی است که شخص ایماندار بر آنچه کلام هدایت میکند سرپوش نگذارد (اول تسالونیکیان 5: 19 آن را "محزون کردن روح" مینامد). در عوض او در پی این است که از روح پُر شود (افسسیان 5: 18–21). یک فرد ایماندار چگونه میتواند از روح پُر شود؟ اول اینکه، این خداوند است که انتخاب میکند، همانطور که در عهد عتیق بود. خداوند در عهد عتیق اشخاصی را در موقعیتهای خاص برگزید تا اعمالی را که او خواسته بود به انجام رسانند (پیدایش 41: 38؛ خروج 31: 3؛ اعداد 24: 2؛ اول سموئیل 10: 10 و ...). من معتقدم که در افسسیان 5: 18–21 و کولسیان 3: 16 شواهدی وجود دارد که نشان میدهند خداوند اشخاصی را برای پُر شدن از روح انتخاب میکند که خود را از کلام خدا پُر نمودهاند. این مسئله از آن جهت مصداق دارد که با توجه به آیات فوق، نتایج هر دو نوع پُر شدن یکسان است. بنابراین، این مسئله ما را به منبع دیگری سوق میدهد.

2) کلام خدا: کتاب مقدس در دوم تیموتائوس 3: 16–17 میگوید که خدا کلام خود را به ما داده است تا ما را به هر عمل نیکو تجهیز کند. این کلام به ما تعلیم میدهد که چطور زندگی کنیم، به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم، و حتی راه غلطی را که در پیش گرفتهایم آشکار میسازد. کلام خدا ما را کمک میکند که دوباره به راه درست برگردیم و در آن استوار بمانیم. همانطور که عبرانیان 4: 12 میگوید، کلام خدا زنده و مقتدر است و قادر است عمیق ترین مشکلات لاینحل انسانی را برطرف نماید. نویسنده مزامیر در مزمور 119: 9، 11، 105 ودر آیات دیگر، راجع به قدرت کتاب مقدس در تبدیل زندگی مردم مینویسد . به یوشع تعلیم داده شده بود که رمز پیروزی او بر دشمنانش (تمثیلی برای جنگ روحانی ما ) در این بود که این کلام از دهانش دور نشود بلکه روز و شب در آن تفکر کند تا بهتر مَد نظرش باشد. این رمز پیروزی او در رسیدن به سرزمین وعده بود. یوشع از این فرمان الهی اطاعت نمود؛ حتی زمانی که دستورات خدا برای او غیر قابل درک بود.

معمولاً کتاب مقدس منبع مهمی تلقی نمیشود . اغلب آن را با خود به کلیسا میبریم و شاید روزانه بخشهایی از آن را به عنوان عبادت روزانه قرائت میکنیم. اما اغلب آن را حفظ نمیکنیم، در آن تعمق نمیکنیم، به آن بعنوان عاملی کاربُردی در زندگی نگاه نمیکنیم، گناهانی را که آشکار میکند اعتراف نمیکنیم، و وقتی نشان میدهد که چه عطایائی به ما بخشیده شدهاند، خدا را شکر نمیکنیم. اغلب وقتی نوبت خواندن کلام خدا میرسد به انواع و اقسام امراض عصبی و روانی دچار میشویم. آنقدر کم از کلام تغذیه میکنیم که به لحاظ روحانی، فقط ما را زنده نگاه میدارد تا بتوانیم در جلاسات کلیسایی شرکت کنیم ( یعنی متاًسفانه، به اندازهای در کلام تغذیه نمیکنیم تا به مسیحیان سالم و قوی تبدیل شویم). بندرت از آن تغذیه می کنیم؛ هر گز آنقدردر آن تعمق نمیکنیم که از لحاظ روحانی، ما را اغناع کند.

اگر مطالعۀ روزانۀ کلام خدا بر مبنای برنامهای هدفمند هنوز عادتتان نشده است و یا اینکه عادت نکردهاید قسمتهایی را که روح خدا بوسیلۀ آنها شما را تحت تأثیر قرار میدهد حفظ کنید، مهم است که به این نوع مطالعه کردن عادت کنید. حتی پیشنهاد میکنم که مطالبی را که یاد میگیرید در دفتری بنویسید ( اگر تایپ شما سریع است، از کامپیوتر استفاده کنید). عادت کنید تا زمانی که آنچه را از کلام گرفتهاید در دفتر خود ننوشتهاید، آنرا رها نکنید. وقتی خدا از طریق کلام نکات تاریک زندگیم را آشکار میکند، من برای تغییر آنها دعا میکنم و اغلب این دعاها را نیز یادداشت میکنم. کلام خدا چون ابزاری است دردست روح القدس که آنرا در زندگی ما و دیگران بکار میبرد (افسسیان 6: 17)، و یک قسمت اساسی و ضروری از سلاح روحانی است که خدا در نبَرد روحانی به ما داده است (افسسیان 6: 12– 18).

3) دعا: این یکی دیگر از منابع مهمی است که خدا برای ما فراهم آورده است. دعا نیز یکی از منابعی است که مسیحیان زیاد راجع به آن صحبت میکنند وخیلی کم آنرا بکار میبرند. ما صحبت از جلسات دعا ، وقت دعا، ... میکنیم، اما هیچ وقت مثل کلیسای اولیه آنرا بکار نبردهایم (اعمال 3: 1؛ 4: 31؛ 6: 4؛ 13: 1–3 و ...). پولس مُکرراً خاطر نشان میسازد که چقدر برای مَردُمی که آنها را خدمت مینمود دعا کرده است. اما ما حتی برای خودمان نیز، این منبعی را که در اختیار داریم، مورد استفاده قرار نمیدهیم. اما خدا راجع به دعا وعدههای عجیبی داده است (متی 7: 7–11؛ لوقا 18: 1–8؛ یوحنا 6: 23–27؛ اول یوحنا 5: 14– 15). و باز پولس در متنی که در رابطه با آمادگی برای جنگ روحانی نوشته است دعا را نیز خاطر نشان میسازد (افسسیان 6: 18).

چقدر مهم است؟ وقتی باز به پطرس نگاه میکنیم (پیش از آنکه مسیح را انکار کند)، سخنان مسیح را به یاد میآوریم. آنجا مسیح دعا میکند اما پطرس خوابیده است. مسیح او را بیدار میکند و میگوید: "بيدار باشيد و دعا كنيد تا در معرض آزمايش نيفتيد! روح راغب است، ليكن جسم ناتوان." ( متی 41:26) همانند پطرس شاید شما هم میخواهید آنچه را صحیح است انجام دهید ولی خود را ناتوان میبینید. ما احتیاج داریم از هر نصیحت، تشویق، و تنبیه در کلام خدا اطاعت کنیم تا یاد بگیریم دائماً بجوئیم، بکوبیم، و بطلبیم ... و او نیز قوتی را که بدان نیاز داریم به ما خواهد بخشید. (متی 7:7) دعا باید چیزی عمیق تر از سخنان زبان ما باشد.

من نمیگویم که دعا سحرآمیز است؛ اینطور نیست. خدا عجیب و پُر هیبت است. دعا صرفاً فرصتی است برای اقرار به محدودیت خود و نامتناهی بودن قدرت خداوند. با توجه به این دو حقیقت، در دعا ما به سوی او بازمیگردیم و به او توکل میکنیم تا برای انجام خواستههایش ما را تقویت بخشد.

4) کلیسا: آخرین منبع، موردی است که ما اغلب از آن اجتناب میکنیم. وقتی مسیح شاگردان خود را فرستاد، او آنها را به شکل دو به دو گسیل نمود (متی 10: 1). وقتی در کتاب اعمال رسولان راجع به سفرهای بشارتی میخوانیم میبینیم که آنها تنها به سفر نمیروند بلکه اکثراً در گروههای دو نفره و یا بیشتر به اینگونه خدمات میپردازند. مسیح میگوید: "زيرا جايی كه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم" (متی 18: 20). همچنین خداوند به ما فرمان داده است که: "و ملاحظۀ يكديگر را بنماييم تا به محبت و اعمال نيكو ترغيب نماييم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشويم چنانكه بعضی را عادت است، بلكه يكديگر را نصيحت كنيم" (عبرانیان 10: 24–25). و به ما میگوید که: "نزدِ يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد" (یعقوب 5: 16). در ادبیات حکیمانۀ عهد عتیق آمده است: "آهن، آهن را تيز میكند، همچنين مَرد روی دوست خود را تيز میسازد" (امثال 27: 17). "ريسمان سه لا بزودی گسيخته نمیشود" (جامعه 4: 11-12). در تعدّد ، قوت بسیار وجود دارد.

من افرادی را میشناسم که با خواهران و برادرانی که در مسیح یافتهاند بصورت حضوری و یا با تلفن در تماس میباشند. آنها جویای حال و احوال روحانی یکدیگر هستند و یکدیگر را از مشکلات پیش آمده مطلع میسازند. اینها با خود عهد بستهاند که برای یکدیگر دعا کنند. آنها خود را مسئول میدانند در اینکه کلام خدا را در روابطشان بکارگیرند.

تغییرات، گاهی خیلی زود و در بعضی شرایط خیلی دیر، حاصل میشوند. اما خدا وعده داده است که اگر ما این منابع را در زندگی خود بکار گیریم، او زندگی ما را تغییر خواهد داد. هیچ وقت فراموش نکنید که او در وعدههای خود امین است.

۱۳۹۱ اسفند ۲۷, یکشنبه

اعلام دعای توبه

دعای توبه فقط راهی هست برای اینکه شخص گناه کاردر حضورخدااقرارمی کند که برای نجات یافتن تنها به عیسی مسیح اعتماد دارد.کلمات ویا دعای سحرآمیزی وجودنداردکه باعث نجات شما بشود.تنهاایمان به مرگ وقیام عیسی مسیح است که قادراست مارانجات ببخشد.
خداوندامی دانم که بضد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم اما میدانم که عیسی مسیح مجازاتی را که من شایسته آن بودم برخود گرفت تا من بتوانم بوسیله ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خودتوبه می کنم وبرای نجات فقط به تو اعتماد می کنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خودگناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ی. آمین

خدا محبت است یعنی چه؟

بیایید ببینیم که کتاب مقدس چطور محبت را تعریف می کند و بعد راههایی را می بینیم که در آنها خدا اساس وعصارة محبت است . "محبت حلیم و مهربان است. محبت حسد نمی برد. محبت کبر و غرور ندارد. اطوار ناپسندیده ندارد و نفع خود را طالب نمی شود. خشم نمی گیرد و سوء ظن ندارد. از ناراستی خوشوقت نمی گردد ولی با راستی شادی می کند. در همه چیز صبر می کند و همه را باور می نماید. در همه حال امیدوار می باشد و هر چیز را متحمل می باشد. محبت هرگز ساقط نمی شود" (1 قرنتیان 13 : 4 -8 الف). این تعریف خدا از محبت است و چون خدا محبت است (1 یوحنا 4 : 8)، شخصیت او اینگونه می باشد.
محبت (خدا) خود را به کسی تحمیل نمی کند. آنهایی که نزد او می آیند اینکار را تحت تاثیر محبت خدا و بعنوان جواب مثبت به محبت او انجام می دهند. محبت (عیسی) همیشه بدون استثنا به همه خوبی می کرد. محبت (عیسی) به چیرهای دیگران طمع نمی کرد، زندگی متواضعانه ای بدون غر غر و شکایت داشت. محبت (عیسی) در بارة اینکه او چه کسی بود پز نمی داد در حالیکه از هر کسی که به او بر می خورد قدرتمند تر بود. محبت (خدا) فرمان به اطاعت نمی دهد. خدا فرمان نداد که از پسرش اطاعت کنند، بلکه عیسی با ارادة خود پدر آسمانی را اطاعت کرد. " لیکن تا جهان بداند که پدر را محبت می نمایم چنانکه پدر به من حکم کرد همانطور می کنم" (یوحنا 14 :31 ). محبت (عیسی) همیشه نفع دیگران را طالب بود/ است.
بزرگترین تظاهر محبت خدا در یوحنا 3 : 16 به ما داده شده است. "زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانة خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد." رومیان 5 : 8 همین پیغام را می دهد: "لکن خدا محبت خود را در ما ثابت می کند از اینکه هنگامیکه ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مرد." از این آیات می بینیم که بزرگترین خواستة خدا این است که درخانة ابدی او یعنی بهشت، به او بپیوندیم. او راهی برای این منظور مهیا کرده است که پرداخت قیمت گناهان ماست. او ما را دوست دارد، چون تصمیم گرفت ما را دوست داشته باشد. محبت می بخشد. "اگر به گناهان خود اعتراف کنیم او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد"(1 یوحنا 1: 9 ).
پس، این که خدا محبت است یعنی چه؟ محبت یک خصوصیت خداست. محبت مرکز شخصیت خداست، مرکز وجود او. محبت خدا با تقدس، عدالت، راستی و یا حتی خشم او مغایر نیست. همة خصوصیات خدا در هماهنگی کاملی برقرارند. خدا نمونة کامل محبت حقیقی است. عجیب اینجاست که خدا به کسانی که پسرش عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود قبول می کنند، قدرت می دهد که با قوت روح القدس مثل او محبت کنند (یوحنا 1 : 12 ، 1 یوحنا 3 : 1 و 23 -24).